Mohammad Mahdi Fooladvand, Surah 29: The Spider (Al-Ankaboot)     
       
 (DIR) Surahs
       
       [1] الف، لام، ميم.
       [2] آيا مردم پنداشتند كه تا گفتند ايمان
       آورديم، رها مى‌شوند و مورد آزمايش
       قرار نمى‌گيرند؟
       [3] و به يقين، كسانى را كه پيش از اينان
       بودند آزموديم، تا خدا آنان را كه راست
       گفته‌اند معلوم دارد و دروغگويان را
       [نيز] معلوم دارد.
       [4] آيا كسانى كه كارهاى بد مى‌كنند،
       مى‌پندارند كه بر ما پيشى خواهند جست؟
       چه بد داورى مى‌كنند.
       [5] كسى كه به ديدار خدا اميد دارد [بداند
       كه‌] اَجَل [او از سوى‌] خدا آمدنى است،
       و اوست شنواى دانا.
       [6] و هر كه بكوشد، تنها براى خود
       مى‌كوشد، زيرا خدا از جهانيان سخت
       بى‌نياز است.
       [7] و كسانى كه ايمان آورده، و كارهاى
       شايسته كرده‌اند، قطعاً گناهانشان را
       از آنان مى زداييم، و بهتر از آنچه
       مى‌كردند پاداششان مى‌دهيم.
       [8] و به انسان سفارش كرديم كه به پدر و
       مادر خود نيكى كند، و[لى‌] اگر آنها با
       تو دركوشند تا چيزى را كه بدان علم ندارى
       با من شريك گردانى، از ايشان اطاعت مكن.
       سرانجامتان به سوى من است، و شما را از
       [حقيقت‌] آنچه انجام مى‌داديد باخبر
       خواهم كرد.
       [9] و كسانى كه گرويده و كارهاى شايسته
       كرده‌اند، البتّه آنان را در زمره
       شايستگان درمى‌آوريم.
       [10] و از ميان مردم كسانى‌اند كه
       مى‌گويند: «به خدا ايمان آورده‌ايم» و
       چون در [راه‌] خدا آزار كشند، آزمايش
       مردم را مانند عذاب خدا قرار مى‌دهند؛ و
       اگر از جانب پروردگارت پيروزى رسد حتماً
       خواهند گفت: «ما با شما بوديم.» آيا خدا
       به آنچه در دلهاى جهانيان است داناتر
       نيست؟
       [11] و قطعاً خدا كسانى را كه ايمان
       آورده‌اند مى‌شناسد، و يقيناً منافقان
       را [نيز] مى‌شناسد.
       [12] و كسانى كه كافر شده‌اند، به كسانى
       كه ايمان آورده‌اند مى‌گويند: «راه ما
       را پيروى كنيد و گناهانتان به گردن ما.»
       و[لى‌] چيزى از گناهانشان را به گردن
       نخواهند گرفت؛ قطعاً آنان دروغگويانند.
       [13] و قطعاً بارهاى گران خودشان و بارهاى
       گران [ديگر] را با بارهاى گران خود
       برخواهند گرفت، و مسلّماً روز قيامت از
       آنچه به دروغ برمى‌بستند پرسيده خواهند
       شد.
       [14] و به راستى، نوح را به سوى قومش
       فرستاديم، پس در ميان آنان نهصد و پنجاه
       سال درنگ كرد، تا طوفان آنها را در حالى
       كه ستمكار بودند فرا گرفت.
       [15] و او را با كشتى‌نشينان برهانيديم و
       آن [سفينه‌] را براى جهانيان عبرتى
       گردانيديم.
       [16] و [ياد كن‌] ابراهيم را چون به قوم
       خويش گفت: «خدا را بپرستيد و از او پروا
       بداريد؛ اگر بدانيد اين [كار] براى شما
       بهتر است.»
       [17] واقعاً آنچه را كه شما سواى خدا
       مى‌پرستيد جز بتانى [بيش‌] نيستند و
       دروغى برمى‌سازيد. در حقيقت، كسانى را
       كه جز خدا مى‌پرستيد اختيار روزى شما را
       در دست ندارند. پس روزى را پيش خدا
       بجوييد و او را بپرستيد و وى را سپاس
       گوييد، كه به سوى او بازگردانيده
       مى‌شويد.
       [18] و اگر تكذيب كنيد، قطعاً امّتهاى پيش
       از شما [هم‌] تكذيب كردند، و بر پيامبر
       [خدا] جز ابلاغ آشكار [وظيفه‌اى‌] نيست.
       [19] آيا نديده‌اند كه خدا چگونه آفرينش
       را آغاز مى‌كند سپس آن را باز
       مى‌گرداند؟ در حقيقت، اين [كار] بر خدا
       آسان است.
       [20] بگو: «در زمين بگرديد و بنگريد چگونه
       آفرينش را آغاز كرده است سپس [باز ] خداست
       كه نشأه آخرت را پديد مى‌آورد؛ خداست كه
       بر هر چيزى تواناست.»
       [21] هر كه را بخواهد عذاب و هر كه را
       بخواهد رحمت مى‌كند و به سوى او
       بازگردانيده مى شويد.
       [22] و شما نه در زمين و نه در آسمان
       درمانده‌كننده [او] نيستيد، و جز خدا
       براى شما يار و ياورى نيست.
       [23] و كسانى كه آيات خدا و لقاى او را
       منكر شدند، آنانند كه از رحمت من
       نوميدند و ايشان را عذابى پر درد خواهد
       بود.
       [24] و پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند:
       «بكشيدش يا بسوزانيدش.» ولى خدا او را از
       آتش نجات بخشيد. آرى، در اين [نجات بخشى
       خدا] براى مردمى كه ايمان دارند قطعاً
       دلايلى است.
       [25] و [ابراهيم‌] گفت: «جز خدا، فقط
       بتهايى را اختيار كرده‌ايد كه آن هم
       براى دوستى ميان شما در زندگى دنياست،
       آنگاه روز قيامت بعضى از شما بعضى ديگر
       را انكار و برخى از شما برخى ديگر را
       لعنت مى‌كنند و جايتان در آتش است و
       براى شما ياورانى نخواهد بود.»
       [26] پس لوط به او ايمان آورد و [ابراهيم‌]
       گفت: «من به سوى پروردگار خود روى مى
       آورم، كه اوست ارجمند حكيم.»
       [27] و اسحاق و يعقوب را به او عطا كرديم و
       در ميان فرزندانش پيامبرى و كتاب قرار
       داديم و در دنيا پاداشش را به او بخشيديم
       و قطعاً او در آخرت [نيز] از شايستگان
       خواهد بود.
       [28] و [ياد كن‌] لوط را هنگامى كه به قوم
       خود گفت: «شما به كارى زشت مى‌پردازيد
       كه هيچ يك از مردم زمين در آن [كار] بر شما
       پيشى نگرفته است.
       [29] آيا شما با مردها درمى‌آميزيد و راه
       [توالد و تناسل‌] را قطع مى‌كنيد و در
       محافل [اُنس‌] خود پليدكارى مى‌كنيد؟»
       و[لى‌] پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند:
       «اگر راست مى گويى عذاب خدا را براى ما
       بياور.»
       [30] [لوط] گفت: «پروردگارا، مرا بر قوم
       فسادكار غالب گردان.»
       [31] و چون فرستادگان ما براى ابراهيم
       مژده آوردند، گفتند: «ما اهل اين شهر را
       هلاك خواهيم كرد، زيرا مردمش ستمكار
       بوده‌اند.»
       [32] گفت: «لوط [نيز] در آنجاست.» گفتند:
       «ما بهتر مى‌دانيم چه كسانى در آنجا
       هستند؛ او و كسانش را -جز زنش كه از باقى
       ماندگان [در خاكستر آتش‌] است- حتماً
       نجات خواهيم داد.»
       [33] و هنگامى كه فرستادگان ما به سوى لوط
       آمدند، به علت [حضور] ايشان ناراحت شد و
       دستش از [حمايت‌] آنها كوتاه گرديد.
       گفتند: «مترس و غم مدار كه ما تو و
       خانواده‌ات را -جز زنت كه از
       باقى‌ماندگان [در خاكستر آتش‌] است-
       حتماً مى رهانيم.
       [34] ما بر مردم اين شهر به [سزاى‌] فسقى
       كه مى‌كردند، عذابى از آسمان فرو
       خواهيم فرستاد.
       [35] و از آن [شهر سوخته‌] براى مردمى كه
       مى‌انديشند نشانه‌اى روشن باقى
       گذاشتيم.
       [36] و به سوى [مردم‌] مَدْيَن، برادرشان
       شعيب را [فرستاديم‌]. گفت: «اى قوم من،
       خدا را بپرستيد و به روز بازپسين اميد
       داشته باشيد و در زمين سر به فساد
       برمداريد.»
       [37] پس او را دروغگو خواندند و زلزله
       آنان را فرو گرفت و بامدادان در
       خانه‌هايشان از پا درآمدند.
       [38] و عاد و ثمود را [نيز هلاك نموديم‌].
       قطعاً [فرجام آنان‌] از سراهايشان بر
       شما آشكار گرديده است، و شيطان
       كارهايشان را در نظرشان بياراست و از
       راه بازشان داشت با آنكه [در كار دنيا]
       بينا بودند.
       [39] و قارون و فرعون و هامان را [هم هلاك
       كرديم‌]. و به راستى موسى براى آنان
       دلايل آشكار آورد، و[لى آنها] در آن
       سرزمين سركشى نمودند و [با اين همه بر ما]
       پيشى نجستند.
       [40] و هر يك [از ايشان‌] را به گناهش
       گرفتار [عذاب‌] كرديم: از آنان كسانى
       بودند كه بر [سر] ايشان بادى همراه با شن
       فرو فرستاديم؛ و از آنان كسانى بودند كه
       فرياد [مرگبار] آنها را فرو گرفت؛ و برخى
       از آنان را در زمين فرو برديم؛ و بعضى را
       غرق كرديم؛ و [اين‌] خدا نبود كه بر
       ايشان ستم كرد بلكه خودشان بر خود ستم
       مى‌كردند.
       [41] داستان كسانى كه غير از خدا دوستانى
       اختيار كرده‌اند، همچون عنكبوت است كه
       [با آب دهان خود] خانه‌اى براى خويش
       ساخته، و در حقيقت -اگر مى‌دانستند-
       سست‌ترين خانه‌ها همان خانه عنكبوت
       است.
       [42] خدا مى‌داند هر آنچه را كه جز او
       مى‌خوانند، و هم اوست شكست‌ناپذير
       سنجيده‌كار.
       [43] و اين مَثَلها را براى مردم مى‌زنيم
       و[لى‌] جز دانشوران آنها را درنيابند.
       [44] خداوند آسمانها و زمين را به حق
       آفريد. قطعاً در اين [آفرينش‌] براى
       مؤمنان عبرتى است.
       [45] آنچه از كتاب به سوى تو وحى شده است
       بخوان، و نماز را برپا دار، كه نماز از
       كار زشت و ناپسند باز مى‌دارد، و قطعاً
       ياد خدا بالاتر است، و خدا مى‌داند چه
       مى‌كنيد.
       [46] و با اهل كتاب، جز به [شيوه‌اى‌] كه
       بهتر است، مجادله مكنيد -مگر [با] كسانى
       از آنان كه ستم كرده‌اند- و بگوييد: «به
       آنچه به سوى ما نازل شده و [آنچه‌] به سوى
       شما نازل گرديده، ايمان آورديم؛ و خداى
       ما و خداى شما يكى است و ما تسليم اوييم.»
       [47] و همچنين ما قرآن را بر تو نازل
       كرديم. پس آنان كه بديشان كتاب داده‌ايم
       بدان ايمان مى‌آورند، و از ميان اينان
       كسانى‌اند كه به آن مى‌گروند، و جز
       كافران [كسى‌] آيات ما را انكار
       نمى‌كند.
       [48] و تو هيچ كتابى را پيش از اين
       نمى‌خواندى و با دست [راست‌] خود
       [كتابى‌] نمى‌نوشتى، و گر نه
       باطل‌انديشان قطعاً به شك مى‌افتادند.
       [49] بلكه [قرآن‌] آياتى روشن در
       سينه‌هاى كسانى است كه علم [الهى‌]
       يافته‌اند، و جز ستمگران منكر آيات ما
       نمى‌شوند.
       [50] و گفتند: «چرا بر او از جانب
       پروردگارش نشانه‌هايى [معجزه‌آسا]
       نازل نشده است؟» بگو: «آن نشانه‌ها پيش
       خداست، و من تنها هشداردهنده‌اى
       آشكارم.»
       [51] آيا براى ايشان بس نيست كه اين كتاب
       را كه بر آنان خوانده مى‌شود بر تو فرو
       فرستاديم؟ در حقيقت، در اين [كار] براى
       مردمى كه ايمان دارند، رحمت و يادآورى
       است.
       [52] بگو: «كافى است خدا ميان من و شما
       شاهد باشد. آنچه را كه در آسمانها و زمين
       است مى‌داند، و آنان كه به باطل گرويده
       و خدا را انكار كرده‌اند همان
       زيانكارانند.»
       [53] و از تو به شتاب درخواست عذاب [الهى
       را] دارند، و اگر سرآمدى معين نبود،
       قطعاً عذاب به آنان مى‌رسيد و بى‌آنكه
       خبردار شوند غافلگيرشان مى‌كرد.
       [54] و شتابزده از تو عذاب مى‌خواهند، و
       حال آنكه جهنم قطعاً بر كافران احاطه
       دارد.
       [55] آن روز كه عذاب از بالاى [سر] آنها و
       از زير پاهايشان آنها را فرو گيرد، و
       [خدا] مى‌فرمايد: « [نتيجه‌] آنچه را
       مى‌كرديد بچشيد.»
       [56] «اى بندگان من كه ايمان آورده‌ايد،
       زمين من فراخ است؛ تنها مرا بپرستيد.»
       [57] هر نفسى چشنده مرگ است، آنگاه به سوى
       ما بازگردانيده خواهيد شد.
       [58] و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى
       شايسته كرده‌اند، قطعاً آنان را در
       غرفه‌هايى از بهشت جاى مى‌دهيم كه از
       زير آنها جويها روان است، جاودان در
       آنجا خواهند بود؛ چه نيكوست پاداش
       عمل‌كنندگان!
       [59] همان كسانى كه شكيبايى ورزيده و بر
       پروردگارشان توكل نموده‌اند.
       [60] و چه بسيار جاندارانى كه نمى‌توانند
       متحمّل روزى خود شوند. خداست كه آنها و
       شما را روزى مى‌دهد، و اوست شنواى دانا.
       [61] و اگر از ايشان بپرسى: «چه كسى
       آسمانها و زمين را آفريده و خورشيد و ماه
       را [چنين‌] رام كرده است؟» حتماً خواهند
       گفت: «الله»؛ پس چگونه [از حق‌]
       بازگردانيده مى‌شوند؟
       [62] خدا بر هر كس از بندگانش كه بخواهد
       روزى را گشاده مى‌گرداند و [يا] بر او
       تنگ مى‌سازد، زيرا خدا به هر چيزى
       داناست.
       [63] و اگر از آنان بپرسى: «چه كسى از
       آسمان، آبى فرو فرستاده و زمين را پس از
       مرگش به وسيله آن زنده گردانيده است؟»
       حتماً خواهند گفت: «الله.» بگو: «ستايش
       از آنِ خداست با اين همه، بيشترشان
       نمى‌انديشند.
       [64] اين زندگى دنيا جز سرگرمى و بازيچه
       نيست، و زندگى حقيقى همانا [در] سراى
       آخرت است؛ اى كاش مى‌دانستند.
       [65] و هنگامى كه بر كشتى سوار مى‌شوند،
       خدا را پاكدلانه مى‌خوانند، و[لى‌] چون
       به سوى خشكى رساند و نجاتشان داد،
       بناگاه شرك مى‌ورزند.
       [66] بگذار تا به آنچه بِديشان داده‌ايم
       انكار آورند و بگذار تا برخوردار شوند،
       زودا كه بدانند.
       [67] آيا نديده‌اند كه ما [براى آنان‌]
       حرمى امن قرار داديم و حال آنكه مردم از
       حوالى آنان ربوده مى‌شوند؟ آيا به باطل
       ايمان مى‌آورند و به نعمت خدا كفر
       مى‌ورزند؟
       [68] و كيست ستمكارتر از آن كس كه بر خدا
       دروغ بندد يا چون حق به سوى او آيد آن را
       تكذيب كند؟ آيا جاى كافران [در] جهنم
       نيست؟
       [69] و كسانى كه در راه ما كوشيده‌اند، به
       يقين راه‌هاى خود را بر آنان مى‌نماييم
       و در حقيقت، خدا با نيكوكاران است.
       
       
 (DIR) Previous
 (DIR) Next
       
       
 (HTM) Powered by Al Quran Cloud